سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رز سفید

عمر جمعه 86/12/3 ساعت 12:36 عصر

من از عمر چه فهمیدم؟

نفهمیدم چه فهمیدم.

همان اندازه فهمیدم:    نفهمیدم که فهمیدم


نوشته شده توسط:

خدا جمعه 86/12/3 ساعت 12:33 عصر

در ساحل زندگی با خدا راه می‏رفتم.

با هم درباره خوشی‏ها و سختی‏های زندگی حرف می‏زدیم.

من به پشت سر نگاه کردم ، درجایی که از خوشی‏ها حرف می‏زدم 2 جای پا بود ولی در جایی که سختی ها را پشت سر میگذاشتیم جای یک رد پا بود.

به خدا گفتم :درسختی‏ها با من نبودی؟

خدا گفت: آن جای پا، جای پای تو نیست بلکه من درسختی‏ها تو را به دوش گرفتم و آن جای پای من است.


نوشته شده توسط:

تدریس زندگی جمعه 86/12/3 ساعت 12:27 عصر

زندگی آموزگار بدی است

                  اول امتحان می‏گیرد

                    بعد درس می‏دهد


نوشته شده توسط:

عشق جمعه 86/12/3 ساعت 12:25 عصر

عشق زیر باران رفتن و خیس شدن نیست

عشق این است که کسی زیر چتر تو زیر باران برود و نفهمد که چرا خیس نشده!


نوشته شده توسط:


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 



:: کل بازدیدها ::
14647


:: بازدیدهای امروز ::
1


:: بازدیدهای دیروز ::
3



:: درباره من ::

رز سفید


به وبلاگ خودتون خوش اومدید

:: لینک به وبلاگ ::

رز سفید


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

گل سرخ .


:: آرشیو ::

بهمن 86
فروردین 87
زمستان 1386


:: وضعیت من در یاهو::

http://images.photographica.org/images/user_images/1/2008/4/20/4876-JPKLXVUSFM-thumb.jpg

یــــاهـو